مشعل هدایت قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
| ||
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان
تبادل
لینک هوشمند
پيوندهای روزانه
لینک های مفید |
درست است كه در اين صورت هيچ كس از آزادى سوء استفاده نمى كرد و به سراغ گناه نمى رفت ولى اين پرهيزگارى و تقوى در حقيقت جنبه اجبارى داشت، و هيچ گونه افتخارى براى انسان محسوب نمى شد، بلكه از ترس مجازات شديد و سريع، فورى و بدون وقفه بود. پس به هر حال انسان بايد آزاده باشد، و در برابر امتحانات گوناگون پروردگار قرار گيرد، و از مجازات هاى فورى - جز در موارد استثنايى - مصون باشد تا ارزش وجودى خود را نشان دهد. ولى در اين جا يك مطلب باقى مى ماند. و آن اين كه: اگر وضع به همين منوال بماند و هر كس راهى را انتخاب كند قانون عدالت پروردگار كه بر جهان هستى حاكم است نقض خواهد شد. اين جاست كه يقين مى كنيم براى انسان دادگاه و محكمه اى تعيين شده كه همگان بدون استثنا بايد در آن حضور يابند و به جزاى اعمال خود برسند و سهم خود را از عدالت عمومى جهان آفرينش دريافت دارند. آيا ممكن است نمرودها و فرعون ها و چنگيزها و قارون ها يك عمر به ظلم و ستم ادامه دهند و حساب و كتابى براى آنها در كار نباشد؟ آيا ممكن است مجرمان و پرهيزگاران در كفه عدالت پروردگار يكسان باشند؟ و به گفته قرآن: (افنجعل المسلمين كالمجرمين مالكم كيف تحكمون);(2) «آيا كسانى را كه تسليم در برابر قانون خدا و حق و عدالتند همچون مجرمان قرار دهيم؟ چگونه حكم مى كنيد؟». و در جاى ديگر مى گويد: (ام نجعل المتقين كالفجار);(3) «آيا ممكن است پرهيزگاران را همچون فاجران قرار دهيم؟». درست است كه گروهى از بدكاران در اين جهان به مكافات اعمال خويش مى رسند و يا سهمى از آن را دريافت مى دارند. و درست است كه محكمه وجدان مسئله مهمّى است. و نيز درست است كه عكس العمل هاى گناه و ظلم و ستم و عواقب شوم بى عدالتى ها گاه دامان خود انسان را مى گيرد. امّا اگر درست دقّت كنيم مى بينيم هيچ يك از اين امور سه گانه آنچنان عمومى و همگانى نيست كه هر ظالم و گنهكارى را درست به اندازه ظلم و گناهش كيفر بدهد، و بسيارند كسانى كه از چنگال مكافات عمل، مجازات وجدان، و بازتاب هاى اعمال شوم خود فرار مى كنند، يا به قدر كافى كيفر نمى شوند. بايد براى اين گونه افراد، و براى همگان محكمه و دادگاه عدلى باشد كه سر سوزن كار نيك و بد در آنجا محاسبه شود، وگرنه اصل عدالت تأمين نخواهد شد. بنابراين قبول «وجود پروردگار» و «عدالت او» مساوى است با قبول وجود رستاخيز و سراى ديگر، و اين دو هرگز از يكديگر تفكيك نخواهند شد.
****************** 1. كافى، ج 5، ص 266 - عوالى اللئالى، ج 4، ص 103. 2. سوره قلم، آيات 35 و 36. 3. سوره ص، آيه 28.
فكر كنيد و پاسخ دهيد 1- چگونه آسمان ها و زمين به وسيله عدل برپاست؟ 2- چرا به انسان موهبت «آزادى اراده و اختيار» داده شده است؟ 3- چه مى شد اگر افراد بدكار فوراً در اين جهان به مجازات سريع و شديد اعمال خويش مى رسيدند؟ 4- چرا مكافات عمل، و محكمه وجدان، و بازتاب هاى اعمال، ما را از دادگاه قيامت بى نياز نمى سازد؟ 5- چه رابطه اى ميان «عدالت پروردگار» و مسئله «معاد» است؟ نظرات شما عزیزان: |
موضوعات وب
آرشيو مطالب
لینک های مفید
امکانات وب |
[ تمام حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ متعلق : به اکبر احمدی می باشد ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |